
طلا
طلا برای سومین هفته متوالی افزایش یافت و به بالاترین سطح خود در چند هفته اخیر، بالاتر از ۲,۷۲۰ دلار، رسید. این افزایش عمدتاً به دلیل کاهش ارزش دلار آمریکا و بازنگری در انتظار کاهش نرخ بهره به نفع این فلز گرانبها بوده است. پیشبینی میشود که طلا در روز تحلیف ترامپ با دقت بیشتری پیگیری شود.
در واقع، تمایل به خرید این فلز از ابتدای سال جدید ادامه یافت و این هفته نیز به دنبال کاهش اصلاحی دلار آمریکا تقویت شد.
تمام نگاهها به روز تحلیف و عملکرد مثبت هفتگی قیمت طلا بود که همزمان با کاهش اصلاحی دلار آمریکا، باعث شد شاخص دلار آمریکا (DXY) پس از شش هفته متوالی، اولین عقبنشینی خود را تجربه کند، هرچند که اوایل هفته به بالاترین سطح خود در این چرخه رسید.
آمار ناامیدکننده از ایالات متحده، بهویژه شاخص قیمت مصرفکننده (CPI)، باعث شد امیدهای سرمایهگذاران دوباره جلب شود که شاید فدرال رزرو همچنان به کاهش نرخ بهره در این سال ادامه دهد. این گمانهزنیها همچنین از کاهش مجدد بازدهیهای ایالات متحده در سراسر منحنی حمایت کرد که به نوبه خود فشار بر دلار را افزایش داده و چشمانداز صعودی طلا را تقویت کرد.
نگرانیهای کلیدی که بر قیمت طلا تأثیر میگذارند، شامل احتمال اعمال تعرفهها بر واردات از اتحادیه اروپا و چین توسط دولت ترامپ و همچنین سیاستهای آزادتر در زمینه مقررات شرکتی و مالی است. این اقدامات ممکن است از طریق فشارهای تورمی به اقتصاد نفوذ کنند و احتمالاً فدرال رزرو را به اصلاح چرخه فعلی تسهیل خود وادار سازند. افزایش قیمتهای مصرفی میتواند حتی احتمال اقدامات فشاری بیشتر توسط بانک مرکزی را دوباره تقویت کند.
در نهایت، احتمال افزایش تورم در اقتصاد ایالات متحده و تأثیر آن بر استراتژی فدرال رزرو میتواند از قیمتهای طلا حمایت کند. اگر سیاستهای مالی آزادتر و تعرفهها اعمال شوند، زمان آن خواهد رسید که وسعت و مدت این اقدامات ارزیابی شوند که ممکن است به طلا فرصتی بدهد تا درخشش خود را بازیابد.

یورو
یورو/دلار (EUR/USD) در طول هفته با تمایل خرید قابل توجهی معامله شد و توانست عقبنشینی متوالی شش هفتهی گذشته را معکوس کرده و از کمترین نقاط چرخه در نزدیکی 1.0180 بازگشت کند.
یورو اخیراً به دلیل نگرانیها درباره کاهش نرخ بهره بانکهای مرکزی این مناطق و دادههای ضعیف اقتصادی، فشار فروش زیادی را تجربه کرده است. انتظارات کاهش نرخ بهره بانک مرکزی اروپا (ECB) همچنان موجب تضعیف این ارزها شده است.
در حالی که ترامپ به دنبال اصلاحات مالی است، انتصاب اسکات بسنت به عنوان وزیر خزانهداری نیز به این بحثها دامن زده است. او هشدار داده که بدون اقدام در این زمینه، خانوادههای طبقه متوسط ممکن است با فشار مالی قابل توجهی مواجه شوند.
بانک مرکزی اروپا در تلاش است تا اقتصاد منطقه یورو را در مواجهه با ریسکهای روزافزون حمایت کند. در حالی که برخی از مقامات خواستار کاهش ۵۰ واحد پایه نرخ بهره بودند، در نهایت تصمیم به کاهش ۲۵ واحد پایه گرفتند. این امر نشاندهنده نگرانیهای بیشتر در مورد تورم است که از هدف ۲ درصدی ECB پایینتر است.
رئیس بانک مرکزی آلمان، ناگل، اخیراً اعلام کرد که بانک مرکزی نباید عجلهای در کاهش نرخها داشته باشد و به نظرات مشابه هولزمن اشاره کرده است. او گفته است که تورم همچنان بالا و عدم قطعیت زیاد است.
در حالی که الگوهای فنی به نفع یورو اشاره دارند، زمینههای کلان اقتصادی نشان میدهند که ریسکهای جهتگیری برای یورو به سمت دیگر متمایل است. بنابراین، اگرچه سیگنالهای مثبت وجود دارند، اما ممکن است یورو در کوتاهمدت به روند رنج ادامه دهد.
ترکیب سیاستهای اقتصادی ایالات متحده، تصمیمات بانک مرکزی اروپا و دینامیکهای جهانی، شرایط پیچیدهای را برای جفت ارز EUR/USD ایجاد کرده است. هرگونه اعلام رسمی در مورد تعرفهها یا مالیاتها میتواند باعث تکانهای بزرگی در بازار شود و نه تنها بر EUR/USD بلکه بر ترازهای تجاری جهانی تأثیر بگذارد. اگر ECB به روند دلتاوی خود ادامه دهد، این میتواند فشار بیشتری به یورو وارد کند.
با گسترش گرایشهای حمایتگرایانه، اقتصادهای صادراتی مانند منطقه یورو ممکن است با چالشهای جدیدی روبهرو شوند که فشار بیشتری به یورو وارد خواهد کرد.
حرکتهای اخیر در جفت ارز EUR/USD نشاندهنده وابستگیهای پیچیده و جهانی اقتصاد است. از سیاستهای ترامپ تا بحثهای نرخ بهره ECB، هر عامل بهنوعی بر بازار فارکس تأثیر دارد. برای معاملهگران و سرمایهگذاران، آگاهی از این تحولات و واکنش به آنها امری حیاتی است.

پوند
پوند استرلینگ در هفتههای اخیر با چالشهای متعددی مواجه شده است. دادههای ضعیف اقتصادی و نگرانیهای فزاینده اقتصادی باعث کاهش این ارز در برابر سایر ارزهای اصلی شده است.
اقتصاد بریتانیا اخیراً با دادههای ناامیدکننده فروش خردهفروشی در ماه دسامبر روبهرو شده است. برخلاف پیشبینیها که رشد 0.4% را پیشبینی کرده بودند، فروش خردهفروشی با کاهش 0.3% مواجه شد. این کاهش نه تنها نشانهای از کند شدن اقتصاد است، بلکه باعث افزایش شایعات درباره احتمال نیاز به کاهش نرخ بهره توسط بانک انگلستان (BoE) نیز شده است.
دادههای ضعیف فروش خردهفروشی باعث شده است که بحثهایی درباره احتمال کاهش نرخ بهره توسط بانک انگلستان در ماه فوریه مطرح شود. کاهش نرخ بهره میتواند به تسهیل قرضدهی و تشویق به سرمایهگذاری و هزینهکرد کمک کند، اما در عین حال ممکن است نشاندهنده مشکلات اقتصادی باشد که میتواند اعتماد سرمایهگذاران را کاهش دهد.
چالشهای اقتصادی بریتانیا تنها محدود به فروش خردهفروشی و نرخ بهره نیستند. عواملی مانند تورم و بدهی دولتی نیز بر وضعیت پوند تأثیر گذاشتهاند.
دادههای تورم نشاندهنده کند شدن روند تورم هستند، اما نگرانیهایی در این زمینه همچنان وجود دارد. تورم بالا میتواند قدرت خرید مردم را کاهش دهد و در عین حال، هزینههای بالای قرض دولت به فشارهای اقتصادی میافزاید.
در حالی که پوند تحت فشار است، دلار ایالات متحده در حال تقویت است که یکی از مهمترین دلایل آن تغییرات در سیاستهای اقتصادی ایالات متحده، بهویژه در ارتباط با تعرفههای واردات و کاهش مالیاتها، میباشد.
مشکلات پوند استرلینگ نشانهای از چالشهای اقتصادی بریتانیا است، از فروش خردهفروشی ضعیف گرفته تا فشارهای اقتصادی گستردهتر. در حالی که بانک انگلستان ممکن است نرخ بهره را کاهش دهد، اما واضح است که هیچ راهحل سریعی برای این مشکلات وجود ندارد. در عین حال، قدرت دلار ایالات متحده تفاوتهای چشمگیری را در مقایسه با اقتصاد بریتانیا نشان میدهد و سرمایهگذاران جهانی تمایل دارند دلار را بهعنوان گزینه امنتری در نظر بگیرند.
گزارش بازار کار بریتانیا در 21 ژانویه منتشر خواهد شد، که پس از آن گزارش بدهی خالص بخش عمومی در 22 ژانویه اعلام خواهد شد. همچنین، شاخص خوشبینی کسبوکار CBI و شاخص سفارشات صنعتی CBI در 23 ژانویه پیشبینی میشود. در 24 ژانویه، شاخص اعتماد مصرفی GfK منتشر خواهد شد، همچنین PMIهای پیشرفته S&P جهانی در بخشهای تولید و خدمات نیز در این تاریخ منتشر میشوند.

نفت
در هفتهای که گذشت قیمت نفت برنت با افزایش قابل توجهی به 81.70 دلار و نفت وست تگزاس به 79.38 دلار رسید. از جمله مهمترین عواملی که بر بازار نفت تأثیر گذاشته و موجب افزایش قیمتها شده میتوان به گزارش بیکر هیوز اشاره کرد که نشان داد، تعداد دکلهای نفتی فعال در ایالات متحده از ۴۸۲ به ۴۸۰ دکل کاهش یافته است. این کاهش میتواند به دلیل کاهش تقاضا یا محدودیت در تولید باشد که به نوبه خود بر بازار تأثیر گذاشته و از قیمتها حمایت کرده است.
علاوه بر کاهش تعداد دکلها، گزارشهای مربوط به ذخایر نفتی ایالات متحده نشاندهنده کاهش قابل توجه ذخایر نفتی بود. گزارش API نشان داد که ذخایر نفتی ایالات متحده ۲.۶ میلیون بشکه کاهش یافتهاند که نشانهای از افزایش تقاضا در برابر تولید است. گزارش EIA نیز همین روند را تایید کرد که موجب حمایت از قیمتهای نفت شد.
تحریمهای جدید ایالات متحده علیه شرکتهای نفتی روسیه و کشتیهای نفتی روسی، فشار بیشتری به بازار نفت جهانی وارد کرده است. این تحریمها میتوانند تأمین نفت را مختل کرده و موجب گلوگاههایی در عرضه شوند، بهویژه که کشتیهای تحریمشده عمدتاً به هند و چین نفت میفروختند و تقاضای این کشورها همچنان بالا باقی مانده است.
پیشبینیهای خوشبینانه اوپک برای تقاضای جهانی نفت نیز یکی دیگر از عوامل موثر بوده است. اوپک پیشبینی کرده که تقاضای جهانی نفت در سال ۲۰۲۵ با رشد ۱.۴ میلیون بشکه در روز مواجه خواهد شد که عمدتاً به دلیل رشد کشورهای غیر-OECD است. این پیشبینیها به تقویت بازار نفت و افزایش قیمتها کمک کرده است.
آژانس بینالمللی انرژی (IEA) نیز پیشبینی کرده که تقاضای جهانی نفت بهرغم کاهش سرعت رشد، همچنان ادامه خواهد داشت. بر اساس پیشبینیهای این آژانس، تقاضا برای نفت ۱.۰۵ میلیون بشکه در روز افزایش خواهد یافت، که این موضوع نیز به پشتیبانی از قیمتهای نفت کمک کرده است.
وضعیت سیاسی و امنیتی در منطقه نیز بر قیمتهای نفت تأثیرگذار بوده است. توافق آتشبس بین اسرائیل و حماس، اگر بهطور کامل اجرایی شود، ممکن است نگرانیهای بازار را کاهش دهد و تأثیر منفی بر قیمت نفت بگذارد. اما اگر این توافق شکست بخورد، نگرانیهای امنیتی میتوانند موجب افزایش قیمت نفت شوند.
در نهایت، سیاستهای اقتصادی ایالات متحده بهویژه در دوران ریاست جمهوری ترامپ نیز بر بازار نفت تأثیر میگذارد. ترامپ از تعرفهها و کاهش مالیاتها به عنوان ابزاری برای افزایش قدرت دلار و تأثیرگذاری بر تولید و عرضه انرژی استفاده میکند که این میتواند در کوتاهمدت بر بازار نفت اثر بگذارد.