نرخ بیکاری چیست؟
نرخ بیکاری متداولترین شاخص برای درک شرایط بازار کار است. بازار کار اصطلاحی است که اقتصاددانان برای اشاره به عرضه نیروی کار و تقاضا برای نیروی کار استفاده میکنند. نرخ بیکاری همچنین میتواند دیدگاههایی درباره عملکرد کلی اقتصاد ارائه دهد و بنابراین عامل مهمی در شکل گیری دیدگاه درست نسبت به سیاست پولی محسوب میشود.
نرخ بیکاری سهمی از افراد حاضر در نیروی کار را اندازهگیری میکند که در حال حاضر شغلی ندارند اما به طور فعال جویای کار هستند. افرادی که در چهار هفته گذشته به دنبال کار نبودهاند در این اندازهگیری لحاظ نمیشوند. در نظر داشته باشید این نرخ درصد جویندگان کار بدون شغل نسبت به مجموع افراد شاغل و بیکار را اندازهگیری میکند، نه کل جمعیت.
دلایل متعددی برای افزایش یا کاهش نرخ بیکاری وجود دارد. دلیل واضح تغییر این نرخ در تعداد جویندگان کار است. اما نرخ بیکاری ممکن است تحت تأثیر تغییر در جمعیت کلی نیروی کار نیز قرار گیرد. هنگامی که کارگران دلسرد شده و از جستجوی کار دست میکشند، آنها از جمعیت نیروی کار خارج میشوند. در دوران رکود اقتصادی، معمول است که جمعیت نیروی کار کاهش یابد زیرا بسیاری از یافتن کار ناامید شده و در نتیجه دیگر به عنوان بخشی از جمعیت نیروی کار محسوب نمی شوند. به همین دلیل، اقتصاددانان اغلب اشاره میکنند که نرخ بیکاری گمراهکننده است و ضعف بازار کار را کمتر از واقعیت نشان میدهد. برعکس، در دوران بهبود اقتصادی، نرخ بیکاری میتواند با وجود افزایش مشاغل همچنان بالا باقی بماند، زیرا کارگران بیشتری شروع به جستجوی کار کرده و دوباره وارد بازار کار میشوند.
نسبت اشتغال به جمعیت
این نسبت، تعداد افرادی که در حال حاضر شاغل هستند را به عنوان سهمی از کل جمعیت در سن کار نشان میدهد. این جمعیت شامل تعداد افراد غیرنظامی، غیرنهادی، 18 ساله و بالاتر است. این معیار معمولاً در بازه زمانی ماهانه تغییرات چشمگیری ندارد، اما حتی تغییرات جزئی میتواند به شناسایی بخشهایی از جمعیت که بیشترین کاهش یا افزایش شغل را تجربه میکنند، کمک کند. این نسبت همچنین به عنوان مکملی برای نرخ بیکاری در ارزیابی سلامت بازار کار عمل میکند. نرخ بیکاری دارای نواقصی است که نسبت اشتغال به جمعیت از آن رنج نمیبرد. همانطور که ذکر شد، نرخ بیکاری تحت تأثیر اندازه نیروی کار قرار میگیرد. در حالی که بازار کار ضعیف میشود، اگر کارگران از جستجوی کار دست بکشند نرخ بیکاری ممکن است در واقع کاهش یابد ، و در حالی که بازار کار بهبود مییابد، بیکاری میتواند افزایش یابد زیرا افراد بیشتری وارد نیروی کار میشوند زیرا دوباره شروع به جستجوی کار میکنند. نسبت اشتغال به جمعیت، به دلیل اینکه تحت تأثیر تغییرات داوطلبانه در مشارکت نیروی کار قرار نمیگیرد، یک شاخص مفید از شرایط فعلی بازار کار است.
انواع بیکاری
به صورت کلی سه نوع بیکاری وجود دارد: بیکاری دورهای، بیکاری ساختاری و بیکاری اصطکاکی. در عمل، نمیتوان این انواع مختلف را مستقیماً اندازهگیری کرد و در اغلب اوقات با یکدیگر همپوشانی دارند، اما در مجموع باعث میشوند که درک بهتری از مفهوم بیکاری به دست آوریم.
1- بیکاری دورهای
بیکاری دورهای با تغییرات در فعالیتهای اقتصادی در طول چرخه کسبوکار رخ میدهد.
در دوران رکود اقتصادی، کاهش تقاضا برای کالاها و خدمات منجر به کمبود فرصتهای شغلی برای افراد جویای کار میشود. کسبوکارهایی که با کاهش مشتری و متقاضی مواجه میشوند ممکن است تعدادی از کارکنان خود را اخراج کرده و استخدام نیروی جدید نیز خودداری کنند. در نتیجه، افرادی که در جستوجوی کار هستند نیز با دشواری بیشتری در پیدا کردن شغل مواجه میشوند. برعکس، وقتی مشتریان یک کسب و کار افزایش مییابد، این وضعیت بهبود مییابد.
افزایش بیکاری دورهای ممکن است نشاندهنده عملکرد اقتصاد در سطحی پایین تر از ظرفیت خود باشد. با افزایش تعداد افراد متقاضی شغل، کسبوکارها ممکن است دستمزد پایینتری را پیشنهاد کنند که به تورم پایینتر کمک میکند. سیاستهایی که تقاضای کل را تحریک میکنند، مانند سیاست پولی انبساطی، میتوانند به کاهش این نوع بیکاری کمک کنند زیرا کسبوکارهایی که با تقاضای قویتر مواجه هستند احتمالاً افراد بیشتری را استخدام خواهند کرد.
2- بیکاری ساختاری
بیکاری ساختاری هنگامی رخ میدهد که بین مشاغل موجود و افراد جویای کار عدم تطابق وجود دارد. این عدم تطابق میتواند به دلیل نداشتن مهارتهای مورد نیاز برای مشاغل موجود یا فاصله جغرافیایی زیاد بین مشاغل و جویندگان کار باشد.
ممکن است یک صنعت به دلایل مختلف اقدام به کاهش کارمندان و کارگران خود نماید.در نتیجه افرادی که در آن صنعت خاص دارای مهارت بودند بیکار میشوند و یافتن کار در صنعتی دیگر نیز برای این افراد دشوار خواهد بود. این افراد ممکن است نیاز به یادگیری مهارتهای جدید یا نقل مکان به منطقهای با فرصتهای بیشتر داشته باشند.
بهعنوان مثال، طی دهههای اخیر کاهش قابل توجهی در سهم افراد شاغل در مشاغل دستی روزمره مشاهده شده است. دلیل این امر آن است که برخی از این مشاغل به دلیل پیشرفتهای فناوری اتوماسیون شدهاند. صنعت تولید یکی از این صنعتهاست که دارای سهم بالایی از مشاغل دستی روزمره بوده و به مرور زمان سهم آن در اقتصاد کاهش یافته است.
بیکاری ساختاری بهطور معمول طولانیتر از سایر انواع بیکاری است. این به این دلیل است که ممکن است چندین سال طول بکشد تا کارگران مهارتهای جدید را یاد بگیرند یا به منطقهای دیگر برای یافتن شغلی متناسب با مهارتهایشان نقل مکان کنند. در نتیجه، کارگرانی که به دلیل عوامل ساختاری بیکار شدهاند، احتمالاً با بیکاری بلندمدت (بیش از دوازده ماه) مواجه خواهند شد.
در مقایسه با بیکاری دورهای، بیکاری ساختاری حتی در شرایط اقتصادی خوب نیز وجود دارد. بهترین راه برای مقابله با این بیکاری، سیاستهایی است که بر مهارتها و عرضه نیروی کار تمرکز دارند.
بیکاری اصطکاکی
بیکاری اصطکاکی هنگامی رخ میدهد که افراد در بازار کار بین مشاغل جابجا میشوند یا از نیروی کار خارج و وارد آن میشوند.
جابجایی کارگران برای یک بازار کار انعطافپذیر ضروری است و به تخصیص نیروی کار کارآمد در سراسر اقتصاد کمک میکند. اما ممکن است افراد فوراً شغلی پیدا نکنند و نیاز به صرف وقت و تلاش برای جستجوی شغل مناسب داشته باشند. کسبوکارها نیز برای یافتن نامزدهای مناسب برای پر کردن موقعیتهای شغلی وقت صرف میکنند. در نتیجه، افرادی که به دنبال کار هستند بلافاصله با فرصتهای شغلی مطابقت پیدا نمیکنند و ممکن است دورهای از بیکاری موقت را تجربه کنند.
این نوع بیکاری بهطور کلی کوتاهمدت (کمتر از یک ماه) است. بیکاری اصطکاکی احتمالاً در تمام نقاط چرخه کسبوکار رخ میدهد و مانند بیکاری ساختاری، ممکن است بر دستمزدها یا تورم تأثیر نگذارد.
سایر انواع بیکاری
انواع دیگری از بیکاری نیز وجود دارند که در نظر گرفتن آنها مهم است. بهویژه نرخ بیکاری ناقص را میتوان بهعنوان یک شاخص مکمل نرخ بیکاری در نظر گرفت.
بیکاری ناقص زمانی رخ میدهد که افراد شاغل هستند اما مایل و قادر به کار در ساعات بیشتری هستند. به صورت کلی دو دسته ازاین افراد وجود دارند. دسته اول کارگران پارهوقتی میباشند که مایل به کار بیشتر هستند. دسته دوم، افرادی هستند که معمولاً بهطور تماموقت کار میکنند اما در حال حاضر بهطور پارهوقت مشغول به کار هستند.
مورد دیگر بیکاری پنهان است. بیکاری پنهان زمانی رخ میدهد که افراد در آمار رسمی بازار کار بهعنوان بیکار شمارش نمیشوند اما احتمالاً اگر فرصت شغلی داشته باشند، کار خواهند کرد. بهعنوان مثال، کسی ممکن است مدت طولانی به دنبال کار بوده و از یافتن شغل ناامید شده باشد و دیگر به جستجوی کار نپردازد اما همچنان مایل به کار باشد (این افراد گاهی بهعنوان «کارگران دلسرد شده» نامیده میشوند).
بیکاری فصلی نیز نوعی از بیکاری است که در نقاط مختلف سال به دلیل الگوهای فصلی که بر مشاغل تأثیر میگذارد رخ میدهد. برخی مثالها شامل مربیان اسکی، کشاورزان و مشاغل مرتبط با تعطیلات است.
تاثیرات نرخ بیکاری
بیکاری میتواند تاثیرات بسیاری بر فرد بیکار و محیط اطراف او بگذارد. اما هر کدام از این اثرات دارای راه حلهایی نیز هستند. در این بخش از مقاله، تأثیرات مختلف بیکاری را بررسی کرده و راهحلهای ممکن برای این تأثیرات را ارائه میدهیم و به توصیف سایر راههای تأثیر بیکاری بر افراد و جامعه میپردازیم.
تأثیرات بیکاری بر فرد
بیکاری میتواند چالشهای مختلفی برای افراد به همراه داشته باشد. این چالشها ممکن است با طولانیتر شدن مدت بیکاری تشدید شوند. برخی از اثرات رایج بیکاری برای افراد عبارتند از:
مشکلات سلامتی
بیکاری میتواند تأثیر قابل توجهی بر سلامت جسمی فرد داشته باشد. بیکاری میتواند منجر به مشکلاتی از قبیل استرس، سردرد، فشار خون بالا، دیابت، بیماری قلبی و بیخوابی شود. این مسائل سلامتی اغلب منجر به افزایش مراجعه به پزشک و استفاده بیشتر از داروها میشوند.
بسیاری از افراد به شغل خود برای تأمین بیمه سلامت تکیه میکنند، بنابراین وقتی بیکار میشوند، احتمالاً دسترسی به خدمات درمانی ندارند. بیکاری میتواند خطر افت سلامت بیشتر را افزایش دهد، زیرا افراد اغلب برای کاهش هزینهها از مراجعه به پزشک یا خرید داروهای پیشگیرانه خودداری میکنند.
تأثیرات منفی بر خانواده
بیکاری میتواند بر روابط با فرزندان تأثیر منفی بگذارد، زیرا والدین ممکن است به دلیل اشتغال به کارهای اضافی یا صرف زمان بیشتر برای جستجوی شغل جدید، کمتر در دسترس فرزندان باشند. همچنین، وقتی والدین بیکار هستند و توانایی حمایت از فرزندان خود را ندارند، ممکن است با مشکلات عدیدهای در زمینه اعتماد به نفس مواجه شوند.
کاهش درآمد
بیکاری به طور مستقیم بر درآمد فرد تأثیر میگذارد. این درآمد برای تأمین نیازهای اساسی مانند غذا، مسکن و حمل و نقل ضروری است. علاوه بر این، کل سیستم حمایت اجتماعی فرد ممکن است به حقوق و دستمزد او وابسته باشد، بنابراین در صورت بیکاری، ممکن است دسترسی به این منابع مهم حمایت از دست برود.
چالشهای سلامت روان
بیکاری ممکن است منجر به مشکلات سلامت روانی از قبیل اضطراب، افسردگی و مشکلات خشم شود. افراد بیکار ممکن است در کنترل احساسات خود در هنگام برخورد با دیگران دچار مشکل شوند. علاوه بر این، به دلیل اینکه بیکاری برای فرد استرسزا است، آنها بیشتر مستعد اتخاذ تصمیمات نادرست در زندگیشان هستند.
پیامدهای بیکاری بر اقتصاد
بیکاری تأثیرات قابل توجهی بر اقتصاد یک کشور دارد. کشورهایی که دارای نرخ بیکاری بالا هستند، رشد کمتری در تولید ناخالص داخلی (GDP)، قیمتهای بالاتر مصرفکننده و قدرت خرید کمتری تجربه میکنند. این به این دلیل است که افراد کمتر احتمال دارد برای خریدهای بزرگ مانند خانه، خودرو و لوازم خانگی هزینه کنند. بیکاری همچنین موجب توقف چرخ تولید و توسعه میشود، زیرا احتمال کمی وجود دارد که افراد جامعه توانایی پرداخت هزینه خرید محصولات جدید را داشته باشند.
پیامدهای بیکاری بر جامعه
بیکاری تأثیرات قابل توجهی بر جامعه دارد. بیکاری میتواند تأمین نیازهای اساسی برای افراد را دشوارتر کند. افراد بیکار بیشتر احتمال دارد بیخانمان شوند، زیرا ثروت کمتری دارند و هیچ درآمد دیگری برای تأمین هزینههای مسکن ندارند.
نکاتی برای افراد بیکار
در حالی که بیکاری یکی از عوامل استرسزای زندگی است، چندین راهکار وجود دارد که میتوانید برای کاهش تأثیرات منفی این وضعیت بر خود و خانوادهتان اتخاذ کنید. در ادامه چند نکته برای کمک به مقابله بهتر با بیکاری آورده شده است:
احساسات خود را انکار نکنید
بیکار بودن وضعیت استرسزایی است که میتواند منجر به احساسات منفی زیادی شود. در حالی که ممکن است وسوسه شوید با رفتارهای ناسالم این احساسات را انکار کنید، مواجهه با آنها به طور مستقیم بسیار مؤثرتر و سالمتر است.
بیکاری را به عنوان یک شکست موقتی تلقی کنید
اگر متوجه شوید که روی بیکار بودن خود تمرکز میکنید و نمیدانید چه زمانی شغلی پیدا خواهید کرد، ممکن است منجر به احساسات منفی مانند خشم یا ناراحتی شود. یادگیری برای تغییر تمرکز افکار خود بر روی اقدامات پیش رو میتواند زندگی شما را مثبتتر کند. اگر مدت طولانی بیکار بودهاید، سعی کنید برنامهای برای اقداماتی که هر هفته میتوانید انجام دهید تا به جستجوی شغل کمک کنید، ایجاد کنید.
با خانواده و دوستان خود ارتباط برقرار کنید
مواجهه با بیکاری به تنهایی اغلب بسیار دشوار است و میتواند افراد را سرشار از احساس ناامیدی کند. حمایت دوستان و خانواده یکی از مؤثرترین راهها برای کاهش استرس ناشی از اتفاق است.
شبکهسازی را شروع کنید
شبکهسازی فرایند تماس با افراد دیگر است که ممکن است در جستجوی شغل به شما کمک کنند. این میتواند شامل صحبت با دوستان، خانواده و همکاران سابق باشد.
بهبود رزومه
رزومه و نامه پوشش قدرتمندی را تهیه کنید که شامل مثالهایی از کارهای شما باشد که با هر آگهی شغلی مرتبط است. رزومه شما میتواند دانش و مهارت خاصی را که شما را به بهترین کاندیدای یک شغل خاص تبدیل میکند، برجسته کند.
تاثیر نرخ بیکاری بر فارکس
شاخص نرخ بیکاری ارتباطی مهم اما غیر مستقیم با بازار فارکس دارد. نرخ بیکاری بالا نشاندهنده مشکلات اقتصادی است که در نهایت منجر به تضعیف ارز یک کشور می شود. برعکس، نرخ بیکاری پایین نشاندهنده اقتصاد قوی و ارز قویتر است.
بانکهای مرکزی از این نرخها برای شکلدهی به سیاستهای پولی استفاده میکنند. این شاخص بر نرخهای بهره نیز تأثیر میگذارد و این نرخها به نوبه خود میتوانند ارزش ارزها را به صورت مثبت یا منفی تحت تأثیر قرار دهند. بیکاری همچنین بر احساسات سرمایهگذاران تأثیر میگذارد و میتواند تغییراتی در تمایل به ریسک میان معاملهگران ایجاد کند.
درک این زنجیره به هم متصل به معاملهگران فارکس کمک میکند تا تصمیمات آگاهانهتری بر اساس شاخصهای اقتصادی اتخاذ کنند. شاخص بیکاری میتواند از راههای مختلف بر بازار فارکس تاثیر بگذارد که در زیر آنهارا به صورت مختصر بررسی خواهیمکرد.
سلامت اقتصادی
نرخهای بیکاری به عنوان شاخصی برای ارزیابی وضعیت اقتصادی یک کشور عمل میکنند. معاملهگران فارکس این نرخها را به عنوان بخشی از تحلیل اقتصادی خود به دقت دنبال میکنند. نرخهای بیکاری بالا به بازار فارکس آسیب میزنند زیرا نشاندهنده مشکلات اقتصادی، بیثباتی و کاهش هزینههای مصرفی هستند. این معمولاً منجر به تضعیف ارز میشود و بالعکس.
تصمیمات بانک مرکزی
بانکهای مرکزی مانند فدرال رزرو، بانک مرکزی اروپا یا بانک ژاپن نقش مهمی در شکلدهی به سیاست پولی یک کشور دارند. نرخهای بیکاری بالا میتوانند بانکهای مرکزی را به اتخاذ تدابیری برای تحریک رشد اقتصادی مانند کاهش نرخهای بهره سوق دهند. اثر این تصمیمات میتواند مثبت یا منفی باشد. کاهش نرخهای بهره برای تحریک اقتصاد میتواند به ارزش ارز آن کشور آسیب برساند، در حالی که تدابیر مثبت ممکن است اعتماد را افزایش دهد.
قدرت ارز
تحلیل بنیادی در تجارت فارکس به عوامل متعددی از جمله نرخهای بیکاری متکی است. نرخهای بیکاری بالا معمولاً تأثیر منفی بر بازار فارکس دارند، زیرا معاملهگران ارز را به دلیل عدم قطعیتهای اقتصادی ضعیفتر میپندارند که منجر به کاهش ارزش آن میشود و بالعکس.
نرخ بهره
ارتباط بین نرخهای بیکاری و نرخهای بهره در تجارت فارکس اساسی است. بیکاری بالا اغلب بانکهای مرکزی را به کاهش نرخهای بهره برای افزایش وامدهی و هزینهکرد سوق میدهد که به نوبه خود به کاهش ارزش ارز در بازار فارکس منجر میشود و بالعکس.
احساسات سرمایهگذاران
نرخ بیکاری بالا میتواند احساسات سرمایهگذاران را به شدت تحت تأثیر قرار دهد، چه به صورت منفی و چه مثبت. بیثباتی اقتصادی و نگرانیها در مورد بازار کار میتواند به کاهش اعتماد سرمایهگذاران به ارز یک کشور و بهطبع کاهش ارزش آن در فارکس منجر شود.
تمایل به ریسک
نرخهای بیکاری به شدت با تمایل به ریسک در تجارت فارکس مرتبط هستند. وقتی بیکاری بالا است، اغلب نشاندهنده بیثباتی اقتصادی است. در چنین شرایطی، معاملهگران ممکن است به دنبال ارزهای کمریسکتری مانند فرانک سوئیس باشند. این تغییر در تمایل به ریسک میتواند منجر به کاهش ارزش ارزهای پرریسکتر شود.
توازن تجاری
نرخهای بیکاری بالا میتوانند پیامدهای منفی برای توازن تجاری یک کشور داشته باشند. وقتی بیکاری افزایش مییابد، مصرف داخلی اغلب کاهش یافته که منجر به کاهش واردات میشود. نرخهای بیکاری بالا میتوانند توازن تجاری کشور را تحت تأثیر قرار دهند که ممکن است بر ارزش ارز تأثیر مثبت یا منفی داشته باشد. توازن تجاری مثبت میتواند ارز کشور را تقویت کرده، در حالی که توازن تجاری منفی میتواند آن را تضعیف کند.
تغییرات سیاستی
دادههای بیکاری میتوانند بینشهایی درباره تغییرات سیاسی احتمالی ارائه دهند. هنگامی که بیکاری بالا است، دولتها ممکن است سیاستهای مالی خود را تنظیم کنند یا تدابیر تحریک اقتصادی را برای رشد اقتصادی و ایجاد شغل اجرا کنند. این تغییرات سیاستی بسته به ماهیت تدابیر اتخاذ شده ممکن است بر ارزش ارز به صورت مثبت یا منفی تأثیر بگذارد.
سخن پایانی
نرخهای بیکاری نقش مهم اما پیچیدهای در تأثیرگذاری بر بازار فارکس و به شکل کلیتر بر اقتصاد ایفا میکنند. در حالی که نرخهای بیکاری بالا به دلیل مشکلات اقتصادی و کاهش هزینههای مصرفی عموماً به ارزش ارز آسیب میزنند ،نرخ بیکاری پایین موجب رونق اقتصادی و افزایش ارزش ارز یک کشور میشود.
عوامل متعددی میتوانند اثرات متفاوتی را در پی داشته باشند. معاملهگران فارکس این پیچیدگی را به دقت دنبال میکنند و دادههای بیکاری را به عنوان یکی از شاخصهای اقتصادی متعدد برای اتخاذ تصمیمات معاملاتی آگاهانه در نظر میگیرند.
سوالات متداول
نرخ بیکاری چیست؟
نرخ بیکاری درصدی از نیروی کار است که بیکار و در جستجوی شغل است. این نرخ بهعنوان یک شاخص از سلامت اقتصادی کشور استفاده میشود.
چگونه نرخ بیکاری محاسبه میشود؟
نرخ بیکاری با تقسیم تعداد بیکاران بر تعداد کل نیروی کار (شامل افرادی که شاغل هستند و افرادی که در جستجوی شغل هستند) و سپس ضرب نتیجه در ۱۰۰ به دست میآید.
چه عواملی بر نرخ بیکاری تأثیر میگذارند؟
عوامل مختلفی از جمله رکود اقتصادی، تغییرات فصلی در بازار کار، تغییرات در سیاستهای مالی و پولی و تغییرات در تقاضای مصرف کنندگان و صنایع میتوانند بر نرخ بیکاری تأثیر بگذارند.
چگونه نرخ بیکاری بر اقتصاد تأثیر میگذارد؟
نرخ بیکاری بالا نشاندهنده مشکلات اقتصادی است و میتواند به کاهش مصرف، کاهش تولید و افزایش فشار بر سیاستهای اجتماعی و دولتی منجر شود. نرخ بیکاری پایین معمولاً بهمعنای اقتصاد قویتر و افزایش مصرف و تولید است.
نرخ بیکاری چگونه بر بازار فارکس تأثیر میگذارد؟
نرخ بیکاری بهعنوان یک شاخص از سلامت اقتصادی و عملکرد بازار کار کشور عمل میکند. نرخ بیکاری بالا میتواند به تضعیف ارز و کاهش ارزش آن در بازار فارکس منجر شود، در حالی که نرخ بیکاری پایین معمولاً به تقویت ارز کمک میکند.